به قضایا بنگریم و گزینشی عمل نکنیم
علامه برقعی(رحمه الله) در کتاب بت شکن، جعلی بودن بسیاری از احادیث جلد1 اصول کافی را طبق علم الرجال خودتان نشان داده است. همچنین هاشم معروف، دانشمند شیعی اثنيعشري معاصر میگوید: بعد از پیگیری و جستجو در احادیث منتشر شده در مجامع حدیث مانند کافی، وافی و غیره، غالیان و حسودانی را بر این ائمه هادی میبینیم که از هر دری برای فساد احادیث ائمه و بی ادبی به منزلت آنها داخل شدهاند، به دنبال آن به قرآن مراجعه کردهاند تا سموم و دسیسههایشان را بر آن بپاشند، زیرا قرآن تنها کلامی است که محتمل چیزهایی است که هيچ چيز ديگري محتمل آنها نميباشد، لذا صدها آیه را طوری که خواستهاند، تفسیر کردند و با دروغ، دسيسه و گمراهسازي آنها را به ائمه چسباندند. علی بن حسان و عمویش عبدالرحمن بن کثیر و علی بن ابوحمزه بطائنی کتابهایی را در تفسیر تألیف کردهاند که همگی آنها تحریف و خرافات و گمراهی است و با اسلوب، بلاغت و اهداف قرآن هماهنگی و همخوانی ندارد(الموضوعات فی الآثار و الاخبار-ص153)
سید محمد صدر در مقدمهای که برای تاریخ غیبت صغری تحت عنوان (تمهید) نوشته است، از اسباب پیچیدگی در تاریخ اسلامی – یعنی شیعی – سخن میگوید و او چند عامل را برای این امر بر شمرده است که در پنجمین آن میگوید: (پنجم: اسناد روایات مؤلفین امامیه همه روایاتی که از ائمه یا از یارانشان برای آنها رسیده است را در کتابهایشان جمع کردهاند بدون آن که صحت یا ضعف این روایات را در نظر گرفته باشند.) می گویم: پس احادیث رسیده از مشتی خمس دزد و غالی نیز برای تمسک جستن خیلی مناسب نیستند و چرا اهل بیت یک کتاب تفسیری از خود باقی نگذاشتند تا لااقل به آن متوسل شویم؟ تنها کتابی منسوب به امام حسن عسکری موجود است که البته آثار بیسوادی و جعل در آن فراوان است و آن نیز برای تمسک جستن مناسب نیست و از همه گذشته تکلیف مسائل تازه روز چه می شود؟ آیا عترت برای حل این مسائل حاضر است؟ یا غائب و در پس پرده است؟ البته متذکر می شویم که ما به هیچ عنوان منکر پیروی از اهل بیت نیستیم و شما را از این امر بر حذر نمی داریم، بلکه بالعکس همه مسلمین را به پیروی از چنین انسانهای بزرگی فرا می خوانیم و ما مشکلی با پیروی نمودن از اهل بیت نداریم، ولی پیرو واقعی ایشان نه خرافاتی که مدعیان تشیع بنام اهل بیت ترویج می کنند.